
@ejmalrai ایلایجا مگنایر توسط:
شیرین هاشمی ترجمه:به غیر از عراق، سوریه یک کشور دیگری میباشد که ما میتوانیم رقابت شدید بین ایران و امریکا را شاهد باشیم. نیروهای امریکایی مناطق شمال شرقی سوریه را اشغال کردند تا از بهبودی وضع اقتصادی سوریه جلوگیری کنند و ورود تسلیحات و پشتیبانی انرژی و اقتصادی ایران را کاهش دهند. دولت بایدن هیچگونه راهبردی در سوریه و عراق ندارد ولی به نظر میرسد که مصمم است که سیاست ترامپ را ادامه دهد و در هر دو کشور حضور نظامی خود را ادامه دهد. بنابراین گمان میرود که تنش شدید بین ایران و امریکا ادامه خواهد داشت حتی اگر مذاکرات برجام نتیجه مثبتی داشته باشد. البته این تنشها در عرصه های مختلف از گفتگو و رابطه بین دو کشور جلو گیری نمیکند.
Subscribe to get access
Read more of this content when you subscribe today.
با اینکه از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، ایران تحت فشار تحریم های سنگین توسط امریکا بود، ایران هم توانسته در برابر امریکای قدرتمند مبارزه کند. در نوامبر ۱۹۷۹ پس از تصرف سفارت امریکا در تهران، جیمی کارتر اولین تحریم ها را بر علیه ایران تحمیل کرد. برای ۴۴۴ روز ۵۲ امریکایی گروگان گرفته شده بودند و در سال ۱۹۸۱ پس از پیروزی ریگان در انتخابات ریاست جمهوری آزاد شدند. برای آزادی این افراد، ایران توانست ۸ میلیارد دلار از اموال تصرف شده ایران را به دست بیاورد. سپس رییس جمهور ریگان همکاری گسترده با ایران انجام داد با فرستادن تسلیحات نظامی به جمهوری اسلامی. این همکاری توسط رابرت مکفارلن و آیت الله هاشمی رفسنجانی و با رضایت کامل آیت الله خمینی انجام شد، این همکاری بعدا به عنوان ماجرای ایران کنترا معروف شد.
بین سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، ایران و امریکا همکاری های فراوانی داشتند، جورج بوش پدر از ایران درخواست آزادی گروگانهای امریکایی را در لبنان کرده بود و این عمل رابطه نسبتا گرمی را بین دو کشور آغاز کرد. در سال ۱۹۹۹ ایران دعوت امریکا برای عضویت در گروه ۶ بعلاوه ۲ که یک ائتلاف بین ۶ همسایه افغانستان از جمله چین، ایران، ترکمنستان، پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان، و کشورهای روسیه و امریکا را قبول کرد. اضافه شدن ایران به این ائتلاف یک جایگاه بی سابقه، خاص و ارزشمند برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده بود. این سطح همکاری بین دو کشور قدرت جنگ خواهان را در دولت امریکا تضعیف کرد. با اینکه ائتلاف ۶ بعلاوه ۲ چندان عمری نداشت، راه همکاری های ایران و امریکا را باز کرد. در مسیله افغانستان، ایران توانسته مهم ترین تصمیم گیرنده پس از امریکا باشد و نفوذ پاکستان را در افغانستان بسیار کم رنگتر کند. ایران هم چنین توانسته با ایجاد و حفظ ارتباط مستقیم با نمایندگان امریکا نفوذ کشو های روسیه، ایتالیا و آلمان را از مذاکرات افغانستان کمتر کند.
حمله امریکا به افغانستان دولت طالبان در سال ۲۰۰۱، باعث شد که جمهوری اسلامی ایران شاهد جنگ بین امریکا و دشمنان منطقه ای ایران باشد و این اتفاق بسیار مثبتی بود و به ایران اجازه استراحت و آمادگی برای حمایت از متحدان خود میداد.
در بیست سال اخیر، همکاری های مستقیم و غیر مستقیم بین ایران و امریکا انجام گرفته. این عمل هم در دوران احمدی نژاد و هم چنین در دوران حسن روحانی همیشه با رضایت رهبر انقلاب آیت الله علی خامنه ای صورت گرفته است. با حمله های امریکا به طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق، امریکا توانسته دو تا از مهم ترین دشمن های ایران را شکست بدهد و این باعث شد که مسیر قدرت گرفتن ایران باز شود. باید توجه کرد که ایران در هر دو کشور افغانستان و عراق با امریکا همکاری کرده است.
در حالیکه آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای همیشه به اصولهای انقلاب پایبند بودند، هر دو رهبران به دولتهای خود همیشه حق انتخاب و ابتکار عمل در زمینه همکاری با امریکا را میدادند. البته این اجازه به شرط این بود که منافع ایران حفظ میشد. بعضی از مقامات ایرانی اعتقاد دارند که جدا از مسیله اسراییل، امریکا چندان با به دست آوردن تسلیحات اتمی توسط ایران مخالفتی ندارد. علاوه بر این ایران قدرتمند در بین همسایه های خود ترس ایجاد میکند و این ترس باعث میشود که همسایه های ثروتمند ایران به محافظت امریکا نیازمندتر بشوند. پیروزی های دولتهای سوریه و عراق در برابر سیاست تغییر رژیم کشورهای غربی، موفقیتهای گروهای تحت حمایت ایران در جنگ یمن و قدرت استثنایی نظامی و اقتصادی حزب الله در برابر تهدید های جدی اسراییل همگی سند ومدرک برای قدرتمندی ایران در منطقه میباشد.
You must be logged in to post a comment.