آیا نیروهای امریکایی باید خاور میانه را ترک کنند؟


@ejmalrai
 ایلایجا مگنایر توسط: 

 شیرین هاشمی :ترجمه
امکان ماندن ‌و یا خروج نیروهای نظامی امریکا از منطقه خاور میانه و عواقب این تصمیم در حال حاضر بسیار مورد توجه میباشد. این حقایقی را که افشا میکند که برای اولین بار دولت امریکا باید به آن تمرکز کند که اهداف و نتایجی را که آنها انتظارش را در این منطقه داشتند به جایی نرسیده و در بسیاری از موارد جواب بالعکس داشته. خروج کامل و یا حداقل کاهش دادن نیروهای نظامی در این منطقه و بیشتر روی دیپلماسی تمرکز کردن به جای راه خشونت آمیز می‌تواند تا حدی پیشرفتهایی‌را که امریکا تاکنون در این منطقه داشته را حفاظت کند. اما بسیاری از مقامات غربی میترسند که چنین تغییر در سیاست خود ممکن است که به عنوان ترک خاور میانه تعبیر شود و کشورهای دشمن و در رقابت با امریکا بع مانند چین، روسیه و ایران جای خالی امریکا را پر کنند.

Subscription

Subscribe Monthly

€9.80

Subscribe to get access

Read more of this content when you subscribe today.

Subscribe to get access

Read more of this content when you subscribe today.

در ۲۰ سال اخیر امریکا مستقیمانه و یا غیر مستقیم به طریقه پشتیبانی از متحدان خاور میانه خود (به مانند جنگ در یمن) در بسیاری از جنگ‌های خاور میانه شرکت داشته و برای امریکا بسیار پرهزینه بوده و هیچ‌گونه صلح و ثبات را به‌وجود نیاورده. هم چنین این بیست سال جنگ بین بسیاری از مردم خاور میانه احساس دشمنی و کینه نسبت به امریکا ایجاد کرده. دولت امریکا متحدان بسیار کمی را در این منطقه کسب کرده و هم چنین‌ نیروهای خود را که در پایگاه های مختلف در عراق، سوریه و افغانستان هستند در معرض خطر قرار داده.

در نتیجه بسیاری از مقامات غربی اعتقاد دارند که چندین پایگه‌های نظامی در خاور میانه باید بسته شوند و ناوگان های دریایی که در اب های دریاهای کشورهای دوستهای امریکا در این منطقه خاور هستند باید به امریکا برگردند.

این طرز تفکر که باید خاور میانه را از حضور نظامی امریکا آزاد کرد با عقیده که حضور امریکا برای حمایت از متحدان امریکا به خصوص اسراییل لازم میباشد بسیار فرق دارد. بسیاری از کشورهای عربی خلیج فارس بدون حمایت امریکا حتی یک هفته هم نمیتوانند دوام بیاورند، همانطور که ترامپ بیان کرد. این کشورها از مستعمرات سابق انگلیس تشکیل شدند و از حمایت کامل امریکا بر ضد شورش و قیام مردم خود برای کسب آزادی، استفاده می‌کنند.
علاوه بر این، بسیاری عقیده دارند که حضور امریکا در این منطقه ضروری میباشد که جلوی حمله‌های تروریستی علیه امریکاییان را بگیرد، برای به وجود آوردن دموکراسی و حفظ حقوق بشر، مبارزه با فساد، فراهم کمک های بشر دوستانه، پایان دادن به جنگ های داخلی و جلوگیری از تولید سلاح های کشتار جمعی و جلوی گروه‌هایی به مانند حماس و حزب الله بایستدو حفظ وادامه تولید نفت و‌گاز  و جلوی ایران را بگیرد که نتوانند بمب اتمی را به دست آوردو آزادی حرکت در تنگه‌های مهم مثل هرمز و باب المندب را حفظ کند.

اما در حقیقت احتیاجی برای حضور امریکا در این منطقه نیست و این توجیهات بی معنی میباشند. خبر ملاقات و سه دیدار پشت سرم ایران و عربستان در بغداد یک واکنش پر امید از مردم خاور میانه رقم زد. این مردم باور دارند که یک راه حل برای مشکلات و جنگ‌های خاور میانه به‌وجود خواهد آمد. ایران و عربستان هرگز متحد نزدیک نبودند اما اختلافات بین دو کشور عریان نبود. امریکا برای ایجاد دشمنی و جلوگیری از ایجاد روابط حسنه بین این دو کشور از هر فرصت ممکن سواستفاده کرد. ملاقات در بغداد بدون هیچ گونه حضور ‌ویا شرکت امریکا صورت گرفت.

حضور امریکا در خاور میانه هیچ حفاظتی برای اسراییل فراهم نکرده و به عنوان مثال نتوانست از حملات گسترده حزب الله در جنگ ۲۰۰۶ و یا حملات حماس به سراسر اسراییل در جنگ شمشیر قدس را بگیرد. در نتیجه توجیح حفاظت اسراییل فقط یک بهانه غیر معنی میباشد و امریکا به اسراییل تسلیحات مورد لازم را فراهم میکند، افسران و فر ماندهانشان را آموزش می‌دهد و حمایت اطلاعاتی کامل را فراهم میکند و در کل به اسراییل به هر طور ممکن کمک میکند و برای این حمایت گسترده نیازی نیست که امریکا در خود منطقه باشد.

برای توجیح حضور امریکا در منطقه به دلیل جلوگیری از حملات تروریستی به خود امریکا اوباما با استفاده گسترده از پهپاد، هزاران حملات را انجام داده و کشتار زیادی را رقم زد. علاوه‌ بر این ثابت شده است که هماهنگی بین نیروهای اطلاعاتی بین کشورها مفید ترین عملکرد ممکن بر ضد گروه‌های تروریستی میباشد. حضور بیش از ۶۰۰۰۰ سرباز امریکایی در دهها پایگاهها در سراسر منطقه نتوانست جلوی حمله بر علیه کشتی تخریبگر یو اس اس کل در سال ۲۰۰۲ و حملات ۱۹ سپتامبر در ۲۰۰۱ را بگیرد. هم چنان حضور نیروهای امریکایی در منطقه نتوانسته مانع چندین حملات به سفارتخانه های امریکا در منطقه باشد، از جمله حملات به سفارت امریکا در عربستان در سال ۲۰۰۴، پاکستان در ۲۰۰۶، ترکیه در ۲۰۰۸، پاکستان در ۲۰۱۰، افغانستان در ۲۰۱۱، مصر در ۲۰۱۲، ترکیه در ۲۰۱۳، و افغانستان در ۲۰۱۳.

درباره توجیح ایجاد دموکراسی در منطقه خود ترامپ علننا اعلام کرد که هیچ اهمیت به دموکراسی در منطقه را نمیدهد و عاشق دیکتاتورها میباشد. ترامپ درباره شکستهای سنگین و پر تعداد رژیم های سابق امریکا در منطقه افشاگردی نمود و بیان کرد که جنگ‌های افغانستان و عراق نه تنها دموکراسی را ایجاد نکرد ولی در افغانستان با وجود حضور ۱۰۰۰۰۰ سرباز امریکایی طالبان حتی چندین شهر را به دست آوردند .علاوه بر این، اشغالگر ی عراق توسط نیروهای امریکا از سال ۲۰۰۳ به بعد نه تنها دموکراسی را ایجاد نکرد ولی در عوض چندین گروه های مقاومتی بر علیه امریکا که هنوز برای خروج این نیروها فعال میباشند ایجاد کرد.

درباره توجیح حضور امریکا برای مبارزه با فساد، این منطقه پر از سیاستمدار، مقامات، و مسیولین که از سوی مردم خود متهم به فساد گسترده میباشند. هم چنین همین  افراد از قدیمیترین و نزدیکترین متحدان امریکا میباشند و امریکا از این گروهها حفاظت و حمایت مالی میکند. حقیقتا، دیوید هیل معاون امور سیاسی وزیر امور خارجه امریکا اعلام کرده که امریکا در لبنان ۱۰ میلیارد دلار بر ضد حزب الله خرج کرده و در این اهداف کاملا شکست خورده.

امریکا هرگز نتوانسته ‌ جنگی را که در منطقه شروع کرده‌را‌به موفقیت تمام کند. در جنگ بر ضد داعش ارتش سوریه بود که در برابر این گروه تروریستی مقاومت کرد و شکست داد و ۷۰ درصد سرزمین خود را آزاد کرد. اما در منطقه شمال شرقی اشغال شده سوریه نیروهای امریکایی اجازه ندادند که ارتش سوریه در منطقه رودخانه فرات جنگ بر ضد داعش را ادامه بدهد و در عوض نیروهای امریکایی این مسیولیت را به نیروهای کردی واگذار کردند. در نتیجه ۲۳ در صد خاک سوریه در دست نیروهای کردی تحت حمایت امریکا میباشد و ۷ درصد باقی مانده هنوز توسط نیروهای ترکیه اشغال میباشد.

در عراق نیروهای حشد الشبعی، ارتش عراق و نیروهای امنیتی عراق داعش را شکست دادند و یک سوم خاک کشورشان را از دست داعش آزاد کردند. با اینکه حمایت امریکا در این جنگ کمک کرد ولی به هیچ وجه نیروی تاثیر گذار نبود.

با اشغالگری عراق و شمال شرقی سوریه، امریکا نتوانست نفوذ ایران و حزب الله در سوریه را کاهش بدهد و هم چنان نتوانست خطوط تامین محور مقاومت در سراسر خاور میانه را متوقف کند. در نتیجه حضور نیروهای امریکایی در خاور میانه بازدارندگی را به دست نیاورده و حتی احساس دشمنی بین مردم نسبت به نیروهایشان را افزایش داده و یک جنبش مقاومت را ایجاد کرده. مقاومتی که دارای تسلیحات بسیار پیشرفته و رزمندگان با تجربه و آموزش دیده میباشد . هدف این مقاومت خروج نیروهای امریکایی از خاور میانه میباشد.

امریکا بدون لغو تحریم ها و فقط از طریقه مذاکرات وین می‌تواند پیشرفت اتمی ایران را قطع کند. بعد از هماهنگی و همبستگی کامل نیروهای مختلف در ایران در اتفاق درگیری با ایران نیروهای امریکایی در منطقه آسیب و تلافات بسیار سنگین رقم خواهند زد.

درباره آزادی حرکت در تنگه‌های هرمز و باب المندب، این شرایط فقط در زمان کاهش درگیری با ایران ممکن میباشد. ایران دارای موشکهای نقطه زن و پیشرفته ضد کشتی و پهپادهای انتحاری میباشد و این برای امریکا مشکل بزرگی میباشد. با اینحال امریکا به دنبال راههای دیگری میباشد که در تنگه هرمز کمتر فعال باشد و نیروهای دریایی امریکا اتاق  فرماندهی خود را به شهر ینبع لب دریای سرخ انتقال داده که در اتفاق جنگ از موشکهای ایرانی کمی فاصله داشته باشند. هم چنان کشورهای عربی نفت خیز خلیج فارس دنبال راههای دیگری برای صادرات نفت خود هستند و دوست دارند وابستگی خود را به تنگه هرمز کاهش دهند که در اتفاق جنگ باز هم بتوانند نفت را صادر کنند.

پس فایده حضور هزاران نیروهای امریکایی در خاور میانه چه میباشد؟ حضور یک نیروی نظامی امریکایی هیچ تاثیری بر روی روابط کشورهای منطقه با چین، روسیه و یا هر کشور دیگری داشته باشد. در عوض دیپلماسی و قدرت نرم هم تاثیر گذارتر و هم کم هزینه تر میباشد. هم چنان وقتی لازم میباشد امریکا می‌تواند نیروهای خود‌ را به هر نقطه کره زمین بفرستد و همینطور که در جنگ خلیج فارس ۱۹۹۱، حمله به افغانستان در ۲۰۰۱ و حمله به عراق در ۲۰۰۳.

در ۲۰ سال اخیر امریکا  مستقیمانه و یا غیر مستقیم به طریقه پشتیبانی از متحدان خاور میانه خود ( به مانند جنگ در یمن) در بسیاری از جنگ‌های خاور میانه شرکت داشته و برای امریکا بسیار پرهزینه بوده و هیچ‌گونه صلح و ثبات را به‌وجود نیاورده. هم چنین این بیست سال جنگ بین بسیاری از مردم خاور میانه احساس دشمنی و کینه نسبت به امریکا ایجاد کرده. دولت امریکا متحدان بسیار کمی را در این منطقه کسب کرده و هم چنین‌ نیروهای خود را که در پایگاه های مختلف در عراق، سوریه و افغانستان هستند در معرض خطر قرار داده.

Advertisements
Advertisements
Advertisements