
@ejmalrai ایلایجا مگنایر توسط
شیرین هاشمی :ترج
در میدان جنگ شدید اوکراین، تمام قوانین در گسترش این جنگ کثیف کنار گذاشته شده. امپراطوری بزرگ امریکا که پس از فروپاشی شوروی در ۱۹۹۲ به تمام دنیا سلطه گری کرده و استقلال خود را از ۱۷۷۶ به بعد حفظ کرده، حاضر نیست که شکست را بدون سقوط روسیه قبول کند. عواقب این جنگ منحصر به اوکراین نیست و کشورهای همسایه و اتحادیه اروپا هم صدمه خواهند دید.
مارک میلی رییس ستاد مشترک ارتش امریکا آشکارا حمایت امریکا از اوکراین را اعلام کرده و تجهیزات نظامی، مالی و امنیت را تامین کرده. همانطور که سناتور لیندسی گراهام بیان کرد این جنگ از لحاظ مالی برای امریکا بسیار مفید است و کمترین اندازه زحمت لازم است. با این شرایط، غرب به اوکراین واضحا توضیح داده که این جنگ طولانی فرسایشی است و اوکراین تا زمانی که روسیه تسلیم شود باید ادامه دهد و بیشتر از یک سال طول میکشد.
در طول جنگ به نظر میرسد که امریکا جنگ را ادامه میدهد تا زمانی که روسیه از خاک اوکراین خارج نشود. برای چندین دلایل کلیدی این تصمیم راهبردی گرفته شده؛ یکی از دلایل، روحیه تزلزل ناپذیر مردم اوکراین، وحدت ملی آنها و خصومت قدیمی آنها با روسیه است. علاوه بر این، اروپا هم کاملا با امریکا همبستگی نشان میدهد با وجود صدماتی که تجربه میکند.
در نتیجه، تلفات جانی، ویرانی های مادی و منابع مالی که برای جنگ اوکراین تامین میشود به عنوان خسارت جانبی در جنگ بزرگ بین ابر قدرتهای امریکا و روسیه دیده میشود. بمباران زیر ساختهای حیاتی به مانند نورد استریم ۲، حملات هوایی به مسکو و کرملین، حملات پیاپی به خاک روسیه، تلاش برای نابودی پل کریمیه، ترور دختر فیلسوف روسی الکساندر دوگین و بمباران سد کاخوفکا و گسترش جنگ به مناطق اکثریت روسی در اوکراین و حتی به مرزهای خود روسیه دیده میشود. تمام این عمیات برای این منظور است که روسیه مجبور شود سربازان بیشتری را بفرستد، بیشتر درگیر جنگ شود و بین مردم داخل روسیه نارضایتی با دولت را ایجاد کند.
Subscribe to get access
Read more of this content when you subscribe today.
البته بیشتر از سیل در خرسون و نیروهای دفاعی روسیه در جنوب لازم است تا ارتش اوکراین که بیش از ۳۵۰٫۰۰ سرباز از دست داده و به احتمال قوی دو برابر آن مجروح شدند بتواند حمله جدی انجام دهد. البته امکان دارد که با حمله به سد نواکاخوفکا حمله متقابل از سوی نیروهای غربی انجام نگیرد چون این مناطق را سیل گرفته.
هر دو طرف تحت فشار جنگ قرار دارند با اینکه به حد فشاری که استفاده از تجهیزات هسته ای باشد را هنوز نرسیدند. امریکا از تمام توانایی های خود به غیر از استفاده از سربازان امریکایی ولی منابع متحدان استفاده کرده. ولی از آن سو، روسیه قدرت نظامی خودرا قوی تر و مجهزتر نموده و به دلیل اینکه اروپا با او معامله نمیکند و میلیاردها از دارایی های روسیه مسدود شده، و اروپا گاز روسیه را نمیخرد و تحریم های سنگین ، روسیه از مشکلات اقتصادی رنج میبرد. علاوه بر این، روسیه برای جنگ های مدرن آمادگی کامل را ندارد و توانایی لازم برای جنگیدن علیه اوکراین مصمم و قدرت کل بیش از ۵۰ کشور که از پایگاه نظامی رامستین المان این جنگ را کنترل میکنند را ندارد.
با اینحال، اگر نیروهای امریکا و ناتو وارد جنگ شوند، روسیه احتیاج به ارتش بسیار بزرگی برای مقابله با امریکا را نخواهد داشت. در این حال، به خاطر کمبودهایی ارتش روسیه او مجبور به استفاده از اسلحه هسته ای برای ایجاد بازدارندگی و تامین و موازنه قدرت استفاده خواهد کرد. کشورهای غربی به این علت نیروهای بسیار خود را به میدان جنگ نمیفرستند و به استفاده و حمایت از نیروهای نیابتی به مانند اوکراین که با کمال میل به این جنگ داخل شده، راضی هستند .
دولت بایدن همانطور که وزیر امور خارجه امریکا ویکتوریا نولند اعلام کرد حاضر است که این جنگ را « برای یک سال، یا ۶ سال و یا حتی ۱۶ سال ادامه دهد.» البته این تصمیم بستگی به رییس جمهورهای مختلف که انتخاب شوند دارد و عواقب عمومی که تازگی آشکار شدند را دارد. بیش از ۷۰ تا ۷۵ درصد کشورهای دنیا از دستورهای امریکا پیروی نکردند و تحریم های علیه روسیه را قبول نداشتند. علاوه بر آن کشورهای تولید کننده نفت ( اوپک پلاس ) تولید نفت خود را کاهش دادند ( دو میلیون بشکه در روز) که بر ضرر منافع امریکا شده و قیمت نفت را تغییر داده.
جنگ در اوکراین باعث اتحاد نظامی و راهبردی بین روسیه و چین شده و این پیوند برای چندین قرن بین دو کشور دیده نشده بود همانطور که رییس جمهور چین شی جین پینگ زمانی که با پوتین ملاقات داشت، بیان کرد.
علاوه بر این، بسیاری از کشورها که ضمانت متحدان امریکا میباشد از ارزهای محلی برای خرید نفت و دیگر معاملات شروع به استفاده کردند و از دلار ضعیف دوری میکنند. و از آن سو، کشورهای بریکس ( برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) مشاهده کردند که بسیاری از کشورهای دیگر خواستار پیوستن به بریکس و در نتیجه به سوی فروپاشی نظم جهانی با ریاست امریکا میباشد.
در نتیجه عملیات هوایی ائتلاف ناتو به مانند رزمایش هوایی دفاع ۲۳ که در آن ۲۴۰۰۰ از سربازان امریکایی و اروپای شرکت داشتند که پیامهایی را به روسیه و چین بفرستند، معادله را عوض نمیکند. بسیاری از کشورها که به دلیل هژمونی امریکا مورد تهدید قرار دارند درسهای مهمی را از جنگ اوکراین یاد گرفتند. آنها از اشتباهات روسیه به مانند استفاده از نیروهای ضعیف نظامی که اجازه واکنش به اوکراین را داد، استفاده نخواهند کرد. حقیقتا زمانی که اروپا قرداد مینسک را بین روسیه و اوکراین نظارت میکرد، امریکا و متحدانش با دقت از سال ۲۰۰۴ به بعد مشغول آمادگی برای جنگ بودند و این درست در جلوی روسیه بدون اینکه آنها خبر داشته باشند، صورت گرفت.
امریکا تلاش میکند که با نقشه های جنگی متوالی، روسیه را به زانو آورد بدون اینکه روسیه مجبور شود که شکست در جنگ را قبول کند و حاضر است که به هر قیمتی این نقشه ها را ادامه دهد. ذهنیت روسی نشان داده که آنها با وجود ضایعات بسیاری، قوی هستند به خصوص که پوتین منابع اقتصادی بیشتری را از زمان جنگ ده ساله افغانستان در اختیار دارد.
نهایتا، آنکه مهم است مدت جنگ و توانایی های دو طرف که بتوانند تلافات مالی و جانی آینده را قبول کنند، میباشد.
جنگ در اوکراین امکان دارد که نتیجه به خصوص داشته باشد؛ آخرین ضربه به گذشته امپریالیست اروپا باشد و روزنه به آینده دنیایی باشد که دیگر ابر قدرتی در آن سلطهگری نکند همانطور که معاون نخست وزیر و وزیر دفاع استرالیا ریچارد مارلز بیان کرد. مارلز یکی از متحدان امریکا تاکید میکند که تلافات جنگ خیلی بیشتر از هر نوع سودی که به نظر میاید، است. او باور دارد که از هم پاشیدگی نظامی جهانی با رهبری امریکا بسیار امکان پذیر است.
امپراطوری امریکا دیگر به هیچ وجه نمیتواند با وجود تمام قدرتی که دارد یکجانبه گرایی خود را ادامه دهد. امریکا ومتحدانش اشتباهات راهبردی که امکان درست کردن ندارد را مرتکب شدند؛ جنگهایی را با کمترین توجه به محیط زیست، تعداد تلافات جانی، ویرانی کامل، اشغالگری کشورها و مجازات اقتصادی را شروع کردند. این نقض مداوم قوانین بین المللی، باعث تمسخر منشوره های سازمان ملل متحد است و باعث میشود که دیگر کشورها هم اینگونه عمل کنند.
عزم بی امان غرب برای تحمیل “ شکست راهبردی” به روسیه ( ویکتوریا نولند) و ترساندن چین، برای امنیت جهانی مشکلات ایجاد کرده. در نتیجه مردم دنیا نباید از ویرانی سدها، اختلال در تامین گاز و دیگر عملیات خرابکاری در آینده تعجب کنند. دفاع از قدرت آسیب دیده امریکا بیشتر از اینها را احتیاج دارد. خوشبختانه تاکنون هر دو ابر قدرت توانستند که جلوی استفاده از عملیات بسیار ویرانگر هسته ای را بگیرند ولی تا چه زمانی این ادامه خواهد داشت. بدون شک این یک جنگ کثیف پر از غافلگیری و خطرهای شدید برای دنیا است.
You must be logged in to post a comment.